محله بالاخیابان

محله
منطقه ثامن

بالاخیابان

محله بالاخیابان

محله بالاخیابان یکی از دو محله منطقه ثامن است که خرده‌محلات بسیاری را در دل خودش جای داده است. تاریخ این محله به دوران صفوی و اقدام ماندگار شاه عباس اول برمی‌گردد. آب خیابان و بیشترین قنات‌های مشهد از این محله وارد شهر می‌شده و باغ‌ها و باغچه‌های اعیان‌نشین‌ها را آبیاری می‌کرده است.

محله بالاخیابان
دارنده مدال طلای کشوری کارش را از پرتاب جوراب شروع کرد!
یگانه احمدی فکرش را هم نمی‌کرد یک تمرین دم‌دستی برایش سکوی پرتابی شود تا فقط چند‌روز بعد بتواند در ناحیه مقام بیاورد و بعد از یک‌سال بیشتر از ۱۰‌مدال خوش‌رنگ را آویزان دیوار اتاقش کند.
فاطمه هراتی با وقف «فاطمیه هراتی‌ها» در کوچه حمام باغ ماندگار شد
فاطمه هراتی از شهر‌هرات یزد به مشهد آمد و می‌گویند او اولاد می‌خواست که بعداز حاجت‌رواشدن اتاق سه‌در‌چهار خودش را همراه با درخت توت حیاط و چاه آبی وقف مسجد کرد. مردم هم روی همان زمین بنای مسجد را ساختند.
حفظ نام معابر، حفظ خاطرات مردم است
سیدمهدی مرجانی می‌گوید: اینجا از قدیم دریادل بود و این قسمت هم ته‌پل‌محله. یک بازارچه محلی اینجا بود؛ همین جایی که الان کوچه شهیدجاویدی ۶ است. جای این پله‌ها کوچه بود که شیب داشت.
عطر نان سیدرضا در دریادل به خاطره‌ها پیوست
سیدرضا رضوی که عطر خوش نان‌هایش دریادل را پر می‌کرد و خیلی از قدیمی‌های محل به عشق خوش‌وبش‌کردن با او صبح‌ها تا نانوایی سنکگ رضوی می‌آمدند، هم ریش‌سفید محل بود و هم دست به‌خیر داشت.‌
عفت خانم «شیدا»ی معلمی بود
عفت شیدا در کورترین نقطه که از امکانات اولیه زندگی بی بهره بود، معلمی را شروع کرد و ۱۰ سال به عنوان معاون نمونه شناخته شده و در جشنواره «الف تا» مقام اول کشوری و در «درس پژوهی» نیز مقام اول استان را دریافت کرده است.
۶۰ سال شیرینِ اعتمادی‌ها در محله بالاخیابان
حسن اعتمادی پس از چند سال شاگردی‌، شیرینی‌فروشی گوهرشاد را راه انداخت؛ حرفه‌ای که پسرش جعفر و نوه‌اش علی هم آن را ادامه دادند و شصت‌سال است شیرینی اعیاد و عروسی‌های مردم دریادل و نوغان را آماده می‌کنند.
در سوگ مادر شهید غفاریان که دار و ندارش را وقف کرد
حسین قاسم‌خانی می‌گوید: نزدیک‌ترین فرد به خواهرم، من بودم. تکیه‌کلامش رسیدگی به نیازمندان بود! گاهی به او می‌گفتم «پس برای خودتان چی؟ دست‌کم شرایط زندگی‌تان طوری باشد که راحت باشید!»، اما زیر بار نمی‌رفت و به زندگی ساده خودش راضی بود.